انسان، هرچند هم که برای مسافرت، تحصیل یا زندگی در خارج از کشور هیجان داشته باشد، اما گاهی اوقات در ادامه راه، به طور طبیعی دچار غم غربت میشود. برای مثال، در طول چند روز اول زندگی دانشجویی، احتمال دچار شدن اکثر دانشجویان به این مشکل بسیار بالا است.
«یکی از تحقیقات اخیر انجمن ملی دانشجویان انگلیس نشان داده که تقریباً 70% از دانشجویان جدیدالورود در طول چند هفته اول ورودشان به دانشگاه دچار غم غربت میشوند».
غم غربت یک حس کاملاً شخصی بوده و خیلی از افرادی که به آن دچار میشوند تمایلی به صحبت کردن در مورد مشکلشان ندارند. پس، میتوان دید که غم غربت کاملاً طبیعی است؛ هرچند که وجود چنین حسی قطعاً وضعیت پرتنش و ناراحت کنندهای را برای فرد ایجاد میکند.

غم غربت حالتی است که در دورهای مشخص خو گرفتن و عادت کردن به یک محیط جدید قدری طولانیتر شده و اندیشههای مربوط به شهر یا سرزمین مادری، خانواده، دوستان و آشنایان، ذهن فرد را به خود مشغول میکنند و فرد دچار نوعی فقدان و دلتنگی میشود.
این حس فقدان، اگرچه بیشتر ناشی از جدایی از خانواده و دوستان است، اما معمولاً به از دست دادن مکانها و عادات روزمره، هم مربوط میشود. به علاوه، پی بردن به این حقیقت که زندگی خانوادگی بدون ما هم ادامه دارد، یکی دیگر از عوامل مؤثر در بروز چنین حسی است.
اغلب، مهاجرت به یک شهر یا کشور دیگر تغییر بسیار بزرگی برای خیلی از افراد است و گاهی اوقات بلاتکلیفی و عدم اطمینان به آینده در محیط جدید میتواند باعث غم غربت شود.
تجربه غم غربت در خارج از کشور، حتی میتواند شما را زمین بزند، البته میتوانید این مشکل پشت سر گذاشته و به زندگی عادی خود برگردید. ما در اینجا بهترین راههای مقابله با احساس تنهایی را برایتان توضیح میدهیم تا بتوانید بهترین زندگی ممکن را در یک کشور دیگر آغاز کنید.
غم غربت چیست؟
آن دسته از کسانی که در سنین پایین به اردوهای طولانی مدت رفتهاند احتمالاً با این حس آشنا هستند؛ اما برای کسانی که چنین تجربهای نداشتهاند باید گفت که غم غربت شکل غیرمزمن اضطراب یا پریشانی عاطفیِ ناشی از حس جدا شدن از افراد و مکانهای آشنا و کنار گذاشتن اجباری عادات و برنامههای منظم زندگی است.
غم غربت میتواند ناشی عوامل مختلفی باشد، مثل مشکل در هماهنگ شدن با یک محیط جدید؛ احساس تنهایی و جدا شدن از سیستم حمایتی معمول خود؛ سردرگمی یا مشکل در درک یک محیط، فرهنگ یا زبان جدید؛ احساس نداشتن کنترل بر اتفاقات و محیط اطراف خود؛ شوک فرهنگی و غیره.
غم غربت، همانطور که یک دلیل مشخص ندارد، یک قالب مشخص هم نداشته و به طرق مختلفی بروز میکند؛ تمایل مداوم به زنگ زدن به دوستان یا خانواده، مقایسه انتقادی همه چیز محیط جدید با آنچه برایتان «نرمال» است، و عدم پذیرش یا کنارهگیری از زندگی اجتماعی در محیط جدید، همگی علائم شایع غم غربت هستند.
غم غربت یک شبه از بین نمیرود. خلاص شدن از این حس به کار و تلاش زیادی نیاز دارد و هرچند گاهی اوقات غیرممکن به نظر میرسد اما انجام آن همیشه امکانپذیر بوده و نتیجه کار قطعاً ارزش زحمات صورت گرفته را خواهد داشت. وقتی عینک غم غربت را از چشمهایتان بردارید قادر خواهید بود هر آن چیزی که در اطرافتان وجود دارد را به شکل مثبت و تازهتری ببینید.
اگرچه هر کسی به روش خاص خود بر غم غربت فائق میآید، اما با این حال در اینجا چند استراتژی را به شما معرفی میکنیم که میتوانند کمک کنند تا کمی زودتر از شر این حس خلاص شوید.
نکاتی برای مقابله با غم غربت در خارج از کشور
مقابله با غم غربت در خارج از کشور مسئلهای بسیار شخصی است و بنابراین هر تکنیکی برای هر کسی جواب نمیدهد. بعضی افراد، فقط با پیدا کردن چند دوست میتوانند غم غربت خود را بین ببرند در حالیکه برخی دیگر از افراد به تلاش و اقدامات خیلی بیشتری نیاز دارند.
در ادامه، چند روش را برایتان توضیح میدهیم که با استفاده از آنها خواهید توانست احساس تنهاییتان در خارج از کشور را کاهش بدهید. اگر در طول اقامتتان در خارج از کشور احساس ناراحتی کردید و دلتان برای خانوادهتان تنگ شد میتوانید یک یا چند مورد از این روشها را امتحان کنید.
با دیگران رابطه برقرار کنید

دوستان جدید پیدا کنید
بهترین راه برای مقابله با غم غربت و تنهایی، پیدا کردن دوستان جدید است. در طول مدتی که در حال عادت کردن و خو گرفتن به محیط جدیدتان هستید، یک شام آرامشبخش با دوستانتان میتواند راه خیلی خوبی برای بالا بردن روحیهتان باشد.
پس، خجالت نکشید! دوستان یا همکارانتان را به یک وعده غذا دعوت کنید، و اگر هم که اهل آشپزی هستید، چه بهتر، آنها را برای صرف یک غذای خانگی به خانه خود دعوت کنید. به یاد داشته باشید که سایر خارجیها هم شرایطی مشابه شما دارند، و تقریباً همیشه خوشحال خواهند شد که چند دوست جدید پیدا کنند.
و افراد محلی هم معمولاً خوشحال میشوند که شما را در مورد مسائل مربوط به شهرشان راهنمایی کنند، پس بدون نگرانی هر سؤالی که داشتید بپرسید. هیچ وقت نمیتوانید پیشبینی که چه کسی دوستتان خواهد شد.
یک دوست محلی پیدا کنید
تنها بودن بخشی بزرگی از غم غربت است. در خارج، شما از خانواده، دوستان و شبکه حمایتی معمول خود دور هستید. اما، در دسترس نبودن افرادی که زمانی به آنها اتکا داشتید، به این معنی نیست که نمیتوانید دوباره همان شبکه حمایتی را در کشور جدیدتان ایجاد کنید.
یکی از بهترین راهها برای انجام این کار پیدا کردن یک دوست محلی است؛ یک دوست صمیمی محلی پیدا کنید که شما را به مهمانیها و فعالیتهای خانوادگیاش دعوت کند، در زمانهایی که به شدت احساس سردرگمی و نیاز میکنید به شما کمک کند، و در روزهایی که ناراحت و غمگین هستید به درد دلهایتان گوش بدهد.
در مورد احساساتتان با دیگران صحبت کنید
ممکن است فکر کنید تنها کسی هستید که فوراً مجذوب شهر فلورانس نشده، اما حقیقت این است که شما اولین کسی نیستید که به جای خوشحالی از بودن در چنین شهرهایی دچار غم غربت میشوید؛ و حتی ممکن است تنها فرد مبتلا به غم غربت در میان همدورهایهایتان هم نباشید.
ممکن است به خودتان خیلی فشار بیاورید که بتوانید از زاویه مثبتی به تجربه زندگی در خارج نگاه کنید، خصوصاً اگر موقع ورود به کشور جدید انتظاراتتان بالا بوده باشد؛ یا حتی احساس کنید که باید موقع تماس با خانواده و دوستانتان خود را خوشحال نشان بدهید؛ اما مطمئن باشید که غم غربت به هیچ وجه مایه شرمساری نیست.
غم غربت تقریباً برای هر کسی پیش میآید و نادیده گرفتن آن قطعاً باعث از بین رفتنش نمیشود. نیازی نیست حستان را برای همه بازگو کنید، با این حال هیچ ایرادی هم ندارد که در مورد مشکلتان به طور خصوصی با چند نفر از دوستان نزدیکتان درد دل کنید (چراکه احتمال دارد آنها هم دچار وضعیت مشابهی بوده یا در گذشته شرایطی شبیه به آن را از سر گذرانده باشند و بتوانند تا حدودی به شما کمک کنند).
خانه جدیدتان را طوری بچینید که در آن احساس راحتی کنید
ما انسانها، موجوداتی اهل عادت هستیم و هرگونه تغییر قابل توجهی در عادات روزمرهمان باعث اضطراب ما میشود. شما اگرچه نمیتوانید همه چیزهایی که دارید را با خودتان به خارج از کشور ببرید، اما کارهای بزرگ و کوچکی وجود دارد که با انجام آنها میتوانید محل زندگی جدیدتان را شبیه خانهای که در کشور خودتان داشتید بسازید.

تبدیل فضای خانه و محل کار به چیزی که در آن احساس راحتی کنید، به شما کمک خواهد کرد که احساس کنترل بیشتری بر محیط اطرافتان داشته باشید. چراکه به احتمال زیاد یکی از دلایل دچار شدنتان به غم غربت این است که هنوز در خانه و شهر جدیدتان احساس راحتی یک خانه واقعی را ندارید.
با صرف کمی وقت و هزینه خانهتان را طوری تغییر دهید که هر روز برای برگشتن به آن هیجان داشته باشید، با همسایگان خود دوست شوید، و هر کاری که میتوانید انجام دهید تا احساس کنید که این محل جدید و تا حدودی ترسناک خانه دومتان است.
کمی تلاش و فعالیت میتواند تأثیر خیلی زیادی در ایجاد یک فضای راحتتر داشته باشد. اما اگر شما هم مثل بعضی از افراد اهل تغییر سر و شکل خانه نیستید، میتوانید جایی در نزدیکی محل زندگیتان (مثل یک کتابخانه، کافه، کلوپ موسیقی، پارک یا هر جایی که در آن احساس خوبی دارید) پیدا کنید که همان حس راحتی و آشنایی را به شما بدهد.
روی مراقبت از خودتان تمرکز کنید

عاداتتان را حفظ کنید
موقعی که به خارج مهاجرت میکنید چیزهای زیادی تغییر میکنند، اما نیازی نیست که همه چیز تغییر کند. اگر در وطنتان جزء یک گروه، تیم یا فعالیت بودید، طبیعی است که برای آن بخش از زندگی اجتماعیتان دلتنگ شوید. پس چرا نباید در محل جدید زندگیتان برای یافتن نسخه دیگری از آن تلاش کنید؟
اینکه فعالیت یا ورزش مورد علاقهتان را همچنان ادامه بدهید به برگرداندن تعادل و عادات خوب گذشته به زندگی روزمرهتان کمک کرده و باعث میشود که کمی بیشتر نسبت به فضای جدید زندگیتان احساس صمیمیت و آشنایی کنید.
اگر فعالیتهایی مثل شرکت در یک کلوپ کتابخوانی، کوهنوردی، رفتن به کلاس یوگا، و عضویت در یک گروه موسیقی بخش مهمی از زندگی عادیتان بودهاند نیازی نیست که آنها را کنار بگذارید.
احتمالاً در محل زندگی جدیدتان هم کسانی وجود خواهند داشت که همان فعالیتها را انجام بدهند؛ با کمی تحقیق میتوانید این افراد را پیدا کنید و شاید هم توانستید با افراد تازهای دوست شوید.
یک فعالیت یا برنامه روزمره برای خودتان ایجاد کنید
ببینید چه کارهایی وجود دارد که باید هر روز، هر چند روز یکبار یا هر هفته به طور مرتب انجام بدهید. البته منظور ما فقط بیدار شدن سر یک وقت مشخص و تهیه یک صبحانه مفصل برای خودتان نیست؛ شما میتوانید یک یا چند فعالیت مفرح و دسته جمعی (مثل رفتن به بازار نزدیک خانه برای خرید خواروبار، یا رفتن به استادیوم ورزشی به همراه دوستان در روزهای یکشنبه) را هم در برنامه روزمره خود بگنجانید. تحقیقات نشان داده کسانی که احساس کنترل بیشتری بر زندگیشان دارند کمتر دچار استرس غم غربت میشوند.
به طور منظم ورزش کنید
ورزش یکی از مهمترین ابزارهای مقابله با مشکلات روحی است که انجام آن نه تنها به شما در مقابله با غم غربت کمک میکند بلکه باعث حفظ سلامت و آمادگی بدنیتان میشود (که هر دو برای افرادی که کمی دچار افسردگی شدهاند بسیار مهم هستند).
در مقابل، خوردن غذاهای ناسالم و فعالیت نداشتن باعث سستی و کاهش روحیهتان میشود (که خود، باعث تشدید غم غربتتان میگردد). ممکن است چند هفتهای طول بکشد تا به فضای جدید زندگیتان عادت کنید، اما وقتی با محیط اطرافتان به اندازه کافی آشنا شدید، سعی کنید یک برنامه روزانه برای کمی ورزش و هواخوری داشته باشید.
روزانه بدوید، با دوچرخه دانشگاه بروید یا فقط تا جایی که میتوانید راه بروید (هر کدام که شد؛ اما در کل، تلاش کنید برای خودتان عادات سالم ایجاد کنید). این کارها بدنتان را شادتر کرده و با آزاد کردن اندورفینها باعث میشوند احساس بهتری داشته باشید.
مراقب رژیم غذاییتان باشید
یکی از عادات سالم، توجه به آن چیزهایی است که میخورید و مینوشید. البته، یکی از جذابیتهای زندگی در یک محیط جدید، گشتن به دنبال همه غذاهای خوشمزه جدید است و شما هم حتماً باید از هر فرصتی که برای لذت بردن از خوراکیها و مزههای جدید به دست میآورید استفاده کنید.
اما با این حال، مهاجرت به خارج از کشور دلیل موجهی برای خوردن روزی سه وعده غذاهای سرخ کردنی، یا بدتر از آن پناه بردن به انواع غذاهای حاضری، نیست.
احساسات منفی مثل غم غربت یا تنهایی، اغلب میتوانند به شکل عادات غذایی ناسالم مثل میل دائمی به خوردن شیرینی یا پرخوری بروز کنند.
اگر متوجه شدید دچار چنین عاداتی هستید لازم است هرچه زودتر اوضاع را تحت کنترل در بیاورید. حتماً، به طور روزانه میوه، سبزیجات و سایر خوراکیهای سرشار از ویتامین را مصرف کنید؛ این کار همچنین میتواند بهانه خیلی خوبی برای بیرون رفتن از خانه و گشتن به دنبال جاهای جدیدی برای غذا خوردن یا بهبود مهارتهای آشپزیتان باشد.
زمانی را به خلوت کردن با خودتان اختصاص بدهید
فرار کردن از مشکلات هیچ کمکی به شما نمیکند، با این حال 30 دقیقه تنهایی مطلق در یک محیط آرام میتواند شرایط روحیتان را خیلی بهتر کند. سعی کنید یک اتاق خالی پیدا کنید (حتی اگر در خوابگاه یا با یک خانواده زندگی میکنید)، نور اتاق را کم کنید، چشمهایتان را ببندید، و فقط نفس عمیق بکشید و بدنتان را شل کنید. داشتن این نوع استراحتها میتواند خیلی آرامشبخش باشد.
یا، آخر هفته را از شهر خارج شده و به ساحل یا کوهستان و یا هر جای دیگری بروید که بتوانید در آنجا ذهنتان را آرام کرده و به یاد بیاورید که اصلاً چرا به خارج از کشور مهاجرت کردهاید.
اغلب، فرصتی برای جدا شدن کامل از زندگی شلوغ و فنآوریها پیدا نمیشود، پس اگر چنین فرصتی را یافتید قدر آن را بدانید. وقت گذراندن با یک کتاب یا مجله و به دور از وسایل مزاحمی مثل تلفن همراه، تلویزیون و اینترنت، تأثیر چشمگیری بر روحیهتان خواهد گذاشت.
یک چیز جدید یاد بگیرید
تحقیقات نشان داده که حواسپرتی یکی از مشکلات شایع در بین افراد دچار غم غربت است. مطالعه در یک زمینه به خصوص یا یادگیری روزانه مغزتان را فعال نگه خواهد داشت.
الآن بهترین وقت برای یادگیری یک زبان جدید، طرز پخت تمامی غذاهای کشور میزبانتان، یا رفتن به آن کلاس آموزش غواصی، هنرهای تجسمی یا یوگایی است که چند روز پیش تبلیغش را در کافیشاپ مورد علاقهتان دیده بودید.
همچنین، هرچه بیشتر بتوانید این فعالیت را با کشور میزبانتان ارتباط بدهید، بهتر است؛ چراکه، شما اصلاً آمدهاید که با این فرهنگ زندگی کنید.
کاری که خیلی دوست دارید را انجام بدهید
به احتمال زیاد در کشور مبدأتان سرگرمیها یا فعالیتهای فوقبرنامهای داشتهاید. بعد از مهاجرت، مکانهایی را پیدا کنید که در آنها بتوانید از همان سرگرمیها یا سرگرمیهای جدید لذت ببرید.
شاید هم بخواهید از طریق داوطلب شدن برای کارهای عامالمنفعه و استفاده از مهارتهایتان برای انجام کاری که دوست دارید، بیشتر با جامعه کشور میزبانتان ارتباط برقرار کنید.
مشارکتتان چه در زمینه حمایت از حقوق زنان باشد و چه مربوط به حفاظت از منابع طبیعی و غیره، در هر حال، کاری کنید که احساس کنید وقتتان را هدفمند و با لذت سپری میکنید.
مثبت فکر کنید
احساسات منفی معمولاً به سرعت روی هم انباشته و بزرگ میشوند؛ مثلاً، ناراحتیتان از دیر آمدن یک اتوبوس، بعد از مدتی به سرزنش کردن تمامی یک کشور و گشتن به دنبال ارزانترین بلیط هواپیما به مقصد کشورتان ختم میشود.
این حالت طبیعی است، اما اگر مراقب نباشید میتواند به سرعت از کنترلتان خارج شود. پس، بهترین راه برای مقابله با اثر ناگهانی احساسات منفی چیست؟ «احساسات و عواطف مثبت»! اگر تمام مدت بدخلق و ناراحت هستید، یک دفترچه یادداشت کوچک با خود داشته باشید و هر روز یک چیز خوب در آن بنویسید، یا کاری مثل پروژه «100 روز خوشحالی» (100 Happy Days) در رسانههای اجتماعی (social media) را انجام بدهید.
ثبت و ضبط چیزهایی که باعث لبخندتان میشود مدرک غیرقابل انکاری برایتان فراهم میکند که نشان میدهد جایی که در آن زندگی میکنید جنبههای مثبتی هم دارد؛ به این ترتیب، دفعه بعدی که احساس کردید همه چیز افتضاح است، تنها کاری که باید بکنید این است که به دفترچه یا دوربینتان نگاهی بیندازید تا به شما ثابت شود که خیلی از چیزها در واقع خیلی هم عالی هستند.
با محیط و کشور جدیدتان ارتباط عمقیتری برقرار کنید

خودتان را در معرض مشکلات قرار بدهید
اگر مسائلی وجود دارد که باعث غم غربتتان میشوند، سعی کنید تا میتوانید خودتان را در معرض آنها قرار بدهید تا اینکه به حسی که به شما میدهند عادت کنید؛ برای مثال، اگر حضور در بازارهای شلوغ شما را پریشان و مضطرب میکند، در این صورت وقت زیادی را در آنها بگذرانید تا اینکه در آنجا احساس راحتی بیشتری بکنید.
خصوصاً اگر در یک محیط روستایی زندگی میکنید، به راحتی میتوانید خود در معرض محیط اطرافتان قرار داده و در عین حال به محیط اطرافتان هم اجازه بدهید که شما را بشناسد!
به جاهای دیدنی کشور جدیدتان سفر کنید
کمی در مورد جایی که در آن زندگی میکنید تحقیق کرده و چند مکان را پیدا کنید که قطعاً مایل به دیدن از آنها باشید؛ مثل ده کافیشاپ برتر شهر، مکانهای مورد علاقه هنرمندان خیابانی محلی یا تمام مکانهای مختلفی که میتوانید در آنها قایقسواری کنید.
فهرستی از این مکانها یا فعالیتها تهیه کرده و خودتان را مجبور کنید تا قبل از ترک آن کشور همه آنها را ببینید یا انجام بدهید. با این کار همیشه یک فعالیت مفرح خواهید داشت و به جای اینکه فکر کنید در خانه یا کشور مبدأتان چه اتفاقی افتاده روی ماجراجویی بعدیتان تمرکز خواهید کرد.
غذاهای محلی را امتحان کنید
پیدا کردن سریع غذایی که بتوانید از آن لذت ببرید باعث میشوید همیشه بدانید چه چیزی را و در کجا سفارش بدهید و اگرچه خوردن گهگاه غذاهایی که با آنها آشنایید آرامشبخش است، اما بهتر است هرچه زودتر راحتطلبی را کنار بگذارید و غذاهای مختلف کشور میزبانتان با تمام وجود امتحان کنید.
برای دیگران کلاس آشپزی بگذارید
تقریباً برای تمامی کسانی که در خارج از کشور خود زندگی میکنند، غذا یکی از دلایل اصلی غم غربت است. حتی اگر همه چیز محل جدید زندگیتان را هم دوست داشته باشید، باز هم به احتمال زیاد دلتان برای غذاهای مورد علاقهتان تنگ میشود.
چرا به جای گشتن تمام شهر به دنبال محلی برای خرید یک تاکوی ماهیِ بیخاصیت، سلیقه وطنی خود را با یک مبادله اجتماعی ترکیب نمیکنید و به یک دوست محلی یا خانوادهای که میزبان شما است طرز تهیه غذایی که خیلی دلتان برایش تنگ شده را آموزش نمیدهید؟
با این کار میتوانید با یک تیر دو نشان را بزنید؛ یعنی هم یک غذای خوشمزه میخورید و هم فرصت خوبی به دست میآورید که با دوستان جدیدتان وقت بگذرانید. پس، تعلل نکنید و غذای وطنیتان را با دیگران به اشتراک بگذارید!
مدتی از رسانههای اجتماعی دور بمانید
«فومو» یا ترسِ از دست دادن فرصت مشارکت در تجربیات دیگران، در طول زندگی در خارج از کشور پدیدهای واقعی است که گاهی اوقات میتواند سلامت روانی فرد را به شدت مختل کند.
امروزه، رسانههای اجتماعی دنبال کردن کارهایی که دیگران میکنند (یا حداقل آنچه دیگران میخواهند که شما ببینید) را خیلی سادهتر کردهاند، طوری که حتی میتوانیم بفهمیم که برای ناهار چه میخورند.
گاهی اوقات، دل کندن از آن آپدیتها و عکسها (خصوصاً اگر جای خود را در آنها خالی ببینید) کار خیلی دشواری است، اما واقعیت این است که دیدن و پیگیری آنها میتواند باعث بدتر شدن غم غربتتان شود. پس، به جای تمرکز بر تک تک حرکات دیگران، بر پیدا کردن محتوایی برای هیجانانگیزتر کردن پستهای خود تمرکز کنید.
شکی نیست که دوستانی که در کشور یا شهر خودتان دارید به کنسرت میروند، دسته جمعی غذا میخورند و در مسابقات دو شرکت میکنند یا مشغول به انجام سایر سرگرمیهای امروزی هستند، اما احتمالاً خیلی از آنها هم منتظرند عکسهای غذاهای خیابانی که شما میخورید را ببینند یا در مورد ماجراهای کوهپیماییهایتان در کوههای پیرنه بشنوند.
وقتی که به طور روزانه یا هفتگی در اینستاگرام یا توییتر صرف میکنید را محدود کنید (که ظاهراً یک نرمافزار هم برای آن وجود دارد) و حتماً سعی کنید همانقدر که مطلب و غیره میبینید، مطلب و غیره به اشتراک بگذارید.
در صورت نیاز به منابع مفید دسترسی پیدا کنید
علاوه بر نکاتی که گفته شد، میتوانید در فعالیتهای ذهن آگاه (mindfulness activities) شرکت کنید تا بتوانید خودتان را بهتر بشناسید. مدیتیشن و خاطرهنویسی در لحظات آرام، به شما اجازه میدهد تا احساساتتان را بررسی کرده و کمک میکند تا افکار و واکنشهایتان به موقعیتهای جدید را بهتر درک کنید.
با خودتان مهربان باشید

غم غربت یک مشکل اضطرابی کاملاً واقعی و در عین حال قابل حل است. با این حال، هر کسی به شکل و با سرعت خاص خود بر حس غم غربت فائق میآید و البته برای خلاص شدن از آن باید وقت گذاشت. به یاد داشته باشید که این حالت، واکنشی کاملاً طبیعی و قابل درک به مهاجرت به خارج است، و دلتنگی گاه و بیگاه برای خانه و خانواده هیچ ایرادی ندارد.
از طرف دیگر، شما نمیتوانید تمام مدت حضورتان در خارج از کشور آرزو کنید که ایکاش جای دیگری بودید، پس اجازه ندهید که چند هفته غم غربت روحیهتان را از بین ببرد. چه از نکاتی که گفته شد پیروی کنید و چه خودتان به یک استراتژی مؤثر برسید، در هر صورت هر کاری میتوانید بکنید تا مدت تحصیلتان در خارج از کشور به تجربهای پر از خاطرات خوبی تبدیل شود که بعدها با یادآوریشان لبخند به لبانتان بنشیند. کسی چه میدانند، شاید زمانی که به کشورتان برگشتید برای جایی که در آن تحصیل کردهاید دلتنگ شوید.